Traffic Shaping یک تکنیک مهم در مدیریت ترافیک شبکه است که برای کنترل و مدیریت جریان داده ها در شبکه ها استفاده میشود. هدف اصلی از Traffic Shaping، مدیریت جریان داده ها به نحوی است که تضمین کند که ترافیک ارسالی از یک سرور یا دستگاه منبع به سمت مقصد به طور منظم و متناسب با ظرفیت شبکه منتقل شود، تا جلوگیری از ایجاد افزونگیها یا تباطل در شبکه اتفاق نیفتد.
در سیسکو (Cisco)، از دستورات کاربردی برای تنظیم Traffic Shaping استفاده میشود. به عنوان مثال، برای تنظیم Traffic Shaping در یک رابط سرور سیسکو (Cisco router)، از دستورات زیر استفاده میشود:
1. تعریف یک Traffic Shaping Policy:
```
Router(config)# access-list 100 permit ip any any
Router(config)# class-map my_traffic_class
Router(config-cmap)# match access-group 100
Router(config-cmap)# exit
Router(config)# policy-map my_traffic_shaping
Router(config-pmap)# class my_traffic_class
Router(config-pmap-c)# shape average 2Mbps
Router(config-pmap-c)# exit
```
در این مثال، یک کلاس (class) به نام "my_traffic_class" تعریف شده و ترافیک مورد نظر با استفاده از لیست دسترسی (access-list) با شماره 100 تطابق داده میشود. سپس، یک تنظیم Traffic Shaping با ظرفیت 2 مگابیت بر ثانیه برای این کلاس تعریف میشود.
2. اعمال Traffic Shaping بر روی رابط خروجی:
```
Router(config)# interface GigabitEthernet0/0
Router(config-if)# service-policy output my_traffic_shaping
```
در اینجا، تنظیم Traffic Shaping که در مرحله قبل تعریف شده است (با نام "my_traffic_shaping")، بر روی رابط خروجی "GigabitEthernet0/0" اعمال میشود.
با این تنظیمات، Traffic Shaping به صورت متوسط به 2 مگابیت بر ثانیه اعمال میشود تا از افزونگیها در انتقال ترافیک جلوگیری شود. این نمونه تنها یک مثال از تنظیم Traffic Shaping در سیسکو است، و شما میتوانید تنظیمات را بر اساس نیاز خود تنظیم کنید.
ادامه مبحث Traffic Shaping در سیسکو:
3. انتقال ترافیک:
پس از تنظیم Traffic Shaping، ترافیک از دستگاه منبع به رابط خروجی ارسال میشود. Traffic Shaping در این مرحله مسئول تضمین این است که ترافیک به نرخ مشخص (در مثال قبلی، 2 مگابیت بر ثانیه) ارسال شود. اگر ترافیک ورودی به سرعت ارسال بیشتر از این مقدار باشد، Traffic Shaping ممکن است ترافیک اضافی را به صورت موقتی درون یک صف نگه دارد تا به ترتیب به مقصد ارسال شود.
4. نظارت بر Traffic Shaping:
شما میتوانید با استفاده از دستورات مانیتورینگ مانند "show policy-map interface" و "show interface" نظارت بر عملکرد Traffic Shaping را انجام دهید. این دستورات به شما اطلاعاتی در مورد ترافیک ورودی و خروجی و نحوه عملکرد Traffic Shaping ارائه میدهند.
Traffic Shaping به شما امکان میدهد ترافیک در شبکه خود را بهبود بخشیده و از تباطل و افزونگیها جلوگیری کنید. با استفاده از تنظیمات متناسب با نیازهای شبکه خود میتوانید ترافیک را به صورت موثر مدیریت کنید.
ترمینولوژی Traffic Shaping به مجموعهای از مفاهیم و مفاهیم کلیدی در زمینه مدیریت ترافیک شبکه اشاره دارد. در زیر تعدادی از اصطلاحات مرتبط با Traffic Shaping را ذکر میکنم:
1. Traffic Shaping (ترافیک شیپینگ):
فرایند مدیریت ترافیک شبکه با کنترل سرعت انتقال دادهها به منظور جلوگیری از افزونگیها و تباطل در شبکه.
2. Policer (پلایسر):
یک واحد مدیریتی که به ترافیک ورودی یک مقدار حداکثر (حداکثر حجم یا نرخ) اعمال میکند و ترافیکی که از این حد فراتر میرود را رد میکند یا کاهش میدهد.
3. Token Bucket (سطل توکن):
یک مدل استفاده شده در Traffic Shaping برای کنترل ترافیک و مدیریت نرخ ارسال دادهها. در این مدل، توکنها به سطل اضافه میشوند و هنگام ارسال دادهها، توکنها از سطل کم میشوند.
4. Burst Rate (نرخ انفجاری):
حداکثر مقدار ترافیکی که میتوان در یک زمان کوتاه (مثلاً زمانی که توکنها موجود هستند) ارسال کرد.
5. Average Rate (نرخ میانگین):
نرخ متوسطی که ترافیک باید به آن ارسال شود تا از افزونگیها جلوگیری شود.
6. Shaper (شیپر):
یک دستگاه یا نرمافزار که Traffic Shaping را اعمال میکند و مسئول کنترل نرخ ارسال دادهها است.
7. Queuing (صفگذاری):
فرایند جمعآوری ترافیک در صفها و توزیع ترافیک بر اساس اولویتها یا قوانین خاص.
8. Congestion Management (مدیریت افزونگی):
فرایند مدیریت ترافیک در شرایط افزونگی تا به جلوگیری از تباطل در شبکه بپردازد.
9. Committed Information Rate (CIR) (نرخ اطلاعات متعهد):
نرخ مشترکی که با اشتراک گذاری شده توسط کاربران در یک اتصال شبکه و در Traffic Shaping برای محدود کردن ترافیک استفاده میشود.
10. Excess Burst (انفجار اضافی):
مقدار اضافی ترافیک که ممکن است در اختیار کاربر قرار گیرد و به مدت کوتاه از حد مجاز فراتر برود.
این ترمینولوژیها از جمله مفاهیم اساسی هستند که در Traffic Shaping مورد استفاده قرار میگیرند و برای مدیریت و کنترل ترافیک شبکه بسیار مهم هستند.
11. Leaky Bucket (سطل ریز):
یک مدل دیگر برای کنترل ترافیک که ترافیک ورودی را با فراتر از نرخ مشخصی به طور موقت نگه دارده و سپس آن را به ترتیب ارسال میکند.
12. Traffic Profile (پروفایل ترافیک):
تعریفی از نرخها، انفجارها و نوع ترافیک مورد انتظار که توسط Traffic Shaping یا Policing برای مدیریت ترافیک استفاده میشود.
13. Adaptive Traffic Shaping (ATS):
یک روش Traffic Shaping که به تطبیق خودکار نرخ ارسال ترافیک بر اساس وضعیت شبکه میپردازد.
14. Frame Relay Traffic Shaping (فریم رلی ترافیک شیپینگ):
یک فرم از Traffic Shaping که در شبکههای فریم رلی از پروتکل فریم رلی استفاده میشود.
15. Hierarchical Traffic Shaping (HTS):
یک روش Traffic Shaping که به سطوح مختلفی از اولویت و نرخها برای ترافیک اعمال میشود.
16. Shape Average (شیپ اوسط):
یکی از انواع Traffic Shaping که نرخ میانگین ارسال ترافیک را تعیین میکند.
17. Shape Peak (شیپ پیک):
یکی از انواع Traffic Shaping که نرخ بیشینه ارسال ترافیک را تعیین میکند.
18. Token Bucket Algorithm (الگوریتم سطل توکن):
یک الگوریتم استفاده شده در Traffic Shaping برای مدیریت توزیع توکنها و کنترل نرخ ارسال ترافیک.
19. Non-conforming Traffic (ترافیک غیرمطابق):
ترافیکی که نرخ یا نوع آن با پروفایل ترافیک تعیین شده در Traffic Shaping مطابقت ندارد.
20. Link Efficiency (کارایی اتصال):
میزان بهرهبرداری بهینه از پهنای باند شبکه توسط Traffic Shaping به منظور افزایش کارایی و کاهش ضایعات.
21. Traffic Classification (تصنیف ترافیک):
فرایند شناسایی و دستهبندی ترافیک بر اساس ویژگیهای مانند پورتها، پروتکلها و آدرسهای منبع و مقصد.
22. CIR (Committed Information Rate) Excess Burst:
مقدار اضافی از ترافیک که ممکن است در مدت زمان خاصی فراتر از میزان CIR ارسال شود.
23. Policing vs. Shaping (پلایسینگ در مقابل شیپینگ):
اختلاف میان دو روش کنترل ترافیک که در پلایسینگ ترافیک اضافی رد میشود، در حالی که در شیپینگ ترافیک اضافی نگهداری میشود و به ترتیب ارسال میشود.
24. Token Bucket Parameters (پارامترهای سطل توکن):
اطلاعات مربوط به سطل توکن شامل حجم سطل و نرخ تولید توکنها.
25. Adaptive Traffic Shaping (ATS) (ترافیک شیپینگ تطبیقی):
روش Traffic Shaping که نرخ ارسال ترافیک را به صورت دینامیک بر اساس شرایط شبکه تطبیق میدهد.
26. Frame Relay Traffic Shaping (فریم رلی ترافیک شیپینگ):
ترافیک شیپینگ اختصاصی برای شبکههای فریم رلی با هدف کنترل ترافیک و جلوگیری از افزونگی.
27. Shaping Rate (نرخ شیپینگ):
نرخ ارسال ترافیک تنظیم شده برای Traffic Shaping.
28. Traffic Burstiness (نوسان ترافیک):
میزان تغییرات شدید در نرخ ترافیک که ممکن است ایجاد افزونگی و تباطل در شبکه کند.
29. Minimum Rate (نرخ حداقل):
حداقل نرخ مطمئنی که باید برای ترافیک تضمین شود.
30. Effective Bandwidth (پهنای باند موثر):
مقدار پهنای باند واقعی که میتوان از آن در اثر Traffic Shaping استفاده کرد و کارایی بالاتری از شبکه را فراهم میکند.
31. Egress Shaping (شیپینگ خروجی):
Traffic Shaping که بر روی ترافیکی اعمال میشود که از شبکه خارج میشود و به سمت مقصد ارسال میشود.
32. Ingress Shaping (شیپینگ ورودی):
Traffic Shaping که بر روی ترافیک ورودی به شبکه اعمال میشود تا ترافیک غیرمطابق با پروفایل ترافیک رد یا محدود شود.
33. Frame Relay DE Bit (Bit Discard Eligibility):
بیتی در هدر فریمهای فریم رلی که به سرورهای Frame Relay اشاره میدهد که فریم در شرایط افزونگی ممکن است رد شود.
34. Token Refresh Interval (فاصلهی توکن تازه سازی):
زمانی که توکنها در سطل توکن تازه سازی میشوند تا در شیپینگ ترافیک مورد استفاده قرار گیرند.
35. Traffic Policing (پلایسینگ ترافیک):
روشی برای کنترل ترافیک که ترافیک اضافی را رد میکند یا محدود میکند به جای نگهداری و ارسال به ترتیب.
36. Peak Information Rate (PIR) (نرخ اطلاعات بیشینه):
نرخ حداکثر ترافیکی که در Traffic Shaping اجازه ارسال در مواقع انفجاری را میدهد.
37. Committed Burst (CB) (انفجار متعهد):
حجم متعهد ترافیک که در نرخ CIR در Traffic Shaping ارسال میشود.
38. Flow-based Traffic Shaping (شیپینگ ترافیک مبتنی بر جریان):
روش Traffic Shaping که بر اساس جریانهای ترافیک به جای پورتها یا آدرسها عمل میکند.
39. Congestion Avoidance (جلوگیری از افزونگی):
استفاده از Traffic Shaping به منظور جلوگیری از افزونگی در شبکه و تضمین ترافیک ارسالی با کارایی بهتر.
40. Tail Drop (رها کردن آخرین بسته):
روشی که در مواقع افزونگی از ترافیک، آخرین بستههای ورودی در صف از دست میرود تا از تباطل جلوگیری شود.
41. Hierarchical QoS (HQoS) (کیفیت خدمات سلسله مراتبی):
استفاده از Traffic Shaping در سلسله مراتبی با اولویتهای مختلف برای کنترل ترافیک.
42. Frame Relay Committed Information Rate (CIR) (نرخ اطلاعات متعهد فریم رلی):
نرخ مشترکی که برای ارسال ترافیک در شبکه فریم رلی تعیین میشود.
43. Frame Relay Excess Burst (انفجار اضافی فریم رلی):
مقدار اضافی از ترافیک که ممکن است در اختیار کاربر در شبکه فریم رلی قرار گیرد.
44. Dual Token Bucket (سطل دوگانه توکن):
استفاده از دو سطل توکن برای کنترل ترافیک ورودی و خروجی با نرخها و انفجارهای مختلف.
45. Fragmentation (تجزیهنمایی):
فرایند تجزیه بستههای داده به قسمتهای کوچکتر در شیپینگ ترافیک برای انتقال بهتر و کاهش افزونگی.
46. Queueing Discipline (نظمدهی درون صف):
الگوریتمها و مقرراتی که ترتیب ارسال بستهها درون صف تعیین میکنند.
47. Packet Scheduling (زمانبندی بسته):
تعیین ترتیب ارسال بستهها از درون صف در Traffic Shaping.
48. Frame Relay DE Bit (Bit Discard Eligibility) (بیت نشانگر رد شدن فریم رلی):
بیت در هدر فریمهای فریم رلی که نشانگر امکان رد شدن فریم در شیپینگ ترافیک است.
49. Random Early Detection (RED) (تشخیص زودهنگام تصادفی):
الگوریتمی که در Traffic Shaping برای جلوگیری از افزونگی با رد بستهها در مراحل زودهنگام استفاده میشود.
50. Token Passing (گذر توکن):
روش انتقال توکنها در سطل توکن برای استفاده در Traffic Shaping.
51. WRED (Weighted Random Early Detection) (تشخیص زودهنگام تصادفی با وزن):
نوع از الگوریتم RED که برای مدیریت ترافیک و کنترل افزونگی در ارسال بستهها درون صف استفاده میشود.
52. Link Fragmentation (تجزیهنمایی اتصال):
فرایند تجزیهنمایی بستههای داده به بخشهای کوچکتر تا افزونگی در اتصال شبکه جلوگیری شود.
53. Hierarchical Token Bucket (HTB) (سطل دوگانه سلسله مراتبی):
استفاده از دو سطل توکن در سلسله مراتبی با اولویتهای مختلف در Traffic Shaping.
54. Traffic Engineer (مهندس ترافیک):
شخص یا تیم مسئول برنامهریزی، مدیریت و بهبود ترافیک در شبکهها با استفاده از Traffic Shaping.
55. Traffic Shaping Hardware (تجهیزات شیپینگ ترافیک):
دستگاهها و تجهیزات سختافزاری که برای اجرای Traffic Shaping در شبکهها استفاده میشوند.
56. Link Layer (لایه اتصال):
لایه شبکه که مسئولیت ایجاد اتصالات فیزیکی و انتقال دادهها بین دو دستگاه در شبکه را دارد و در Traffic Shaping مورد استفاده قرار میگیرد.
57. Token Management (مدیریت توکن):
عملیات مربوط به تولید، توزیع و مدیریت توکنها در سطل توکن در Traffic Shaping.
58. RBE (Rate-Based Enforcement) (اجرای مبتنی بر نرخ):
نوعی از Traffic Shaping که بر اساس نرخ ارسال ترافیک تصمیم میگیرد که ترافیک رد یا ارسال شود.
59. Traffic Shaping Policy (سیاست شیپینگ ترافیک):
تعریفها و قوانینی که تعیین میکنند چگونه ترافیک در شبکه مدیریت و کنترل شود.
60. Traffic Shaping Profile (پروفایل شیپینگ ترافیک):
تعریفها و تنظیماتی که توسط مهندسان ترافیک انجام میشود تا Traffic Shaping در شبکه اجرا شود.
61. Congestion Notification (اعلام افزونگی):
ارسال پیامها یا اشارههای به دیگر تجهیزات یا دستگاهها در شبکه برای اعلام وجود افزونگی و نیاز به Traffic Shaping.
62. Packet Reordering (ترتیببندی مجدد بستهها):
پدیدهای که ممکن است در Traffic Shaping ایجاد شود که بستههای داده به ترتیب ارسال نشوند و نیاز به ترتیببندی مجدد داشته باشند.
63. Synchronized Shaping (شیپینگ همگام):
مدلی از Traffic Shaping که میتواند ترافیک را با توجه به نیازها و ترتیبهای خاص ارسال کند.
64. Token-Bucket-Filter (TBF) (فیلتر سطل توکن):
یک الگوریتم استفاده شده در Traffic Shaping برای توزیع توکنها و کنترل نرخ ارسال ترافیک.
65. CMTS (Cable Modem Termination System) (سیستم پایانی مودم کابل):
دستگاه مسئول مدیریت ترافیک مودمهای کابلی در شبکههای کابلی.
66. Traffic Shaping over VPN (شیپینگ ترافیک در شبکههای خصوصی مجازی):
کنترل و مدیریت ترافیک در شبکههای VPN با استفاده از Traffic Shaping.
67. Latency (تاخیر):
میزان تاخیر معمولاً اندازهگیری شده در شیپینگ ترافیک که میتواند تأثیر بر کارایی و کیفیت ترافیک داشته باشد.
68. FIFO (First-In-First-Out) (اولین وارد شده، اولین خارج شده):
یک الگوریتم ابتدایی برای ارسال بستهها در Traffic Shaping که بر اساس ترتیب ورود بستهها عمل میکند.
69. Packet Dropping (رد بسته):
فرایندی که در شیپینگ ترافیک ممکن است برای کاهش ترافیک غیرمطابق با پروفایل ترافیک انجام شود.
70. Frame Relay Discard Eligibility (DE) (اهلیت رد فریم رلی):
علامتگذاری در فریمهای فریم رلی که نشانگر امکان رد شدن فریم است.
71. Maximum Transmission Unit (MTU) (حداکثر واحد انتقال):
حداکثر اندازه بستههای داده که میتوان در یک اتصال شبکه ارسال کرد و در Traffic Shaping در نظر گرفته میشود.
72. Traffic Engineering (مهندسی ترافیک):
فرایند برنامهریزی، مدیریت و بهبود ترافیک در شبکهها با هدف بهبود کارایی و کنترل ترافیک.
73. Weighted Fair Queue (WFQ) (صف منصفی با وزن):
یک الگوریتم Traffic Shaping که بر اساس وزندهی به بستهها ترتیب ارسال آنها را تعیین میکند.
74. Policing Rate (نرخ پلایسینگ):
نرخ حداکثری که در پلایسینگ ترافیک مجاز به ارسال است و ترافیک بیشتر از آن رد میشود.
75. DSLAM (Digital Subscriber Line Access Multiplexer) (چندپلکسکننده دسترسی خطوط دیجیتال مشترکان):
دستگاه مسئول مدیریت ترافیک در شبکههای DSL.
76. Packet Delay Variation (PDV) (تغییر تاخیر بسته):
متغیریت در تاخیر انتقال بستهها که ممکن است در Traffic Shaping ایجاد شود.
77. Traffic Pattern (الگوی ترافیک):
الگوی نرخ و نوع ترافیک در طول زمان که در Traffic Shaping مورد مطالعه قرار میگیرد.
78. Framing (فریمبندی):
تعیین حدود بستههای داده در Traffic Shaping با استفاده از سرآیندهای خاص.
79. DSL (Digital Subscriber Line) (خط دیجیتال مشترکان):
فناوری اتصال به اینترنت که در آن Traffic Shaping برای مدیریت ترافیک مورد استفاده قرار میگیرد.
80. Optical Network (شبکه نوری):
نوعی از شبکه که برای انتقال اطلاعات با استفاده از نور و اپتیکال فایبر استفاده میکند و Traffic Shaping برای مدیریت ترافیک از آن بهره میبرد.